متن خبر :
بچه که بودیم کلرو چیزی رو از ما دریغ نمی کرد. آب آشامیدن ما رو تامین می کرد؛ آب لازم برای کشاورزی در اختیارمون میگذاشت؛ مکانی برای رخت شستن و غیبت کردن زنان روستا بود و از همه اینها دوست داشتنی تر شنا کردن در تابستون بود کاری که ساعتها طول می کشید و با این وجود باز هم لذت جاری بودنش و تماشای سیلاب هایش به یادماندنی بود.
رودخانه کلارود از روستاهای دیوا ، بالا بورا، لمسو کلا، کرکنار، معلم کلا، کلاگرسرا، شوب کلا، عالی زمین، قمی کلا، شیخ محله، نوشیروان کلا، سادات محله، باباآباد، الله رودبار، حاجی کلا، درزی کلا آخوندی، ملامحله گذشته ودر نزدیکی پل محمدحسن خان به بابل رود می ریزد و در ادامه پس از عبور از شهر بابل، امیر کلا، میربازارو بابلسر به دریای خزر می ریزد.
اما این سالها در فصول کشاورزی از این رودخانه چیزی جز نام و نشانش باقی نمی ماند؛ که البته اگر چشمه های میان راهی نبودند آن هم نبود.